جبر روزگار...
سلام این همه سال از عمرم گذشت...چه دیدم از دنیا و ادمهاش بماند...میخواهم به هیچ چیز فکر نکنم...فقط زندگی کنم..تا موهایم مثل دندانهایم سفید شود منتظر خوشبختی میمانم...ادم افسرده ونا امیدی نیستم و دوست هم ندارم کسی را ناامید ببینم..ولی فعلا زندگی روی خوب را از من برگردانده..ولی باز میگو یم خدایا به خاطر همه چیز ممنونم.شکرت خدا....شاید دل خدا به رحم بیاید و مارا ببیند...
روزگار روز مرا پیش فروشی کرده
دل بیدار مرا پیر خموشی کرده
+ نوشته شده در چهارشنبه ۱۸ دی ۱۳۹۲ ساعت 16:56 توسط مجید
|