278
جمعه دلگیر...
امروز بازم ماشین خراب شد و کلی خرج کردم
چراغ چک روشن شد گرما و فن رادیات عوض شد
خسته از گرما زندگی کار
روحیه صفر
خدایا کمک کن
خیلی کمکم کردی دیگه رو ندارم بگم کمکم گن
تو همه امید ارزوی منی ای خدای بزرگ
تو کفه خیلی از لذت های زندگی موندیم
فقط میخوریم ک نمیریم
تو خیابونای شهر مردم رو که میبینم نگاه ها کارها رفتارهاشون همه عاصی و پریشونن مردها چه جوون چ پیر همه سیگار به لب با شدت پک میزنن زنها و دخترها همه عصبیو و طلبکارو پرخاشگر بخصوص تو رانندگی این مردم عاصی شدن از همه چیز از نداری از میوه و گوشت و وسایله گرون
اجاره خونه چیکار باید کرد خدا میدونه همینجوریم از این همه گرفتاریها مریض میشیمو داره فانی رو وداع میگیم
اینه زندگیه ماها
فقیر همیشه فقیره و پولدارم از فقر طبقه ضعیف پولدار میشه